دیکشنری
داستان آبیدیک
hit point
فارسی
1
گیم، اینترنت و گجت
::
جان بازیکن
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIT HARD
HIT HOME
HIT IN
HIT IT BIG
HIT IT OFF
HIT LIKE A TON OF BRICKS
HIT OFF
HIT ON
HIT ON ALL CYLINDERS
HIT ONE WHERE ONE LIVES
HIT ONE'S STRIDE
HIT OR MISS
HIT OUT
HIT PARADE
HIT PAY DIRT
HIT POINT
HIT SPEEDS OF
HIT STRIDE
HIT THE BOOKS
HIT THE BOOZE
HIT THE BOTTLE
HIT THE BRAKES
HIT THE BRICKS
HIT THE BULL'S EYE
HIT THE CEILING
HIT THE DECK
HIT THE FAN
HIT THE FLOOR
HIT THE GROUND RUNNING
HIT THE HAY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید